" تصاویر جالب ازمسابقات دوچرخه سواری بانوان" لطفاً در سایت بازتاب روی این تیتر کلیک کنید∙ درست می گوید واقعاً تصاویری " جالب " است∙
این طور نیست که فکر کنید جمهوری اسلامی به فکر زنان آن مملکت نیست! برایشان مسابقه ورزشی ترتیب داده تا دنیا ببیند هیچ چیزی برایش غیرممکن نیست! غیرممکن نیست وسط آفتاب تیرماه تهران که تخم مرغ روی آسفالتش نیمرو میشود تعدادی زن را از سرتا پا توی کیسه های سیاه و سفید کرد تا بروند مسابقه دوچرخه سواری بدهند! دقت زیادی روی همین تعداد عکسهایی که به عنوان نمونه نشان داده اند لازم نیست تا آدم پی ببرد که زنان دوچرخه ران واقعاً چه زجری دارند میکشند∙ در حقیقت بیرحمی و شقاوت جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته اند∙ از یک قهرمان دوچرخه سواری المپیک سوال کنید٬ اگر دست خودش باشد آیا حاضرهست دراینچنین لباسی و درچنین گرمای کشنده ای حتی پانصد مترهم دوچرخه پا بزند؟ چه برسد با این وضعی که درش آورده اند بخواهد مسابقه هم بدهد! چهره های دوچرخه رانان دراین تصاویر گویای بدن هایست که دارند توی گرمای سوزان کباب میشوند∙ یکی ازفرط تقّلایی که توی گرما کرده خون دماغ شده∙ یکی دیگر توی همان کیسه ازحال رفته و کسی از ترس دگرگون شدن احوال آیت الله پشمستانی جرئت نمیکند آن روسری لعنتی که زیرگلویش حلقه شده و دارد خفه اش میکند را از سرش بردارد تا بتواند کمی هوا بخورد و راحت ترنفس بکشد∙
این هم از تجلّیات انطباق اسلام با مدرنیسم است! خاتمی نتوانست٬ اینها از عهده اش بر آمدند! قراراست این مَستوره را ببرند المپیک! البته خیلی هم متواضع تشریف دارند! می گویند به فکر اول شدن نیستند! همینکه مضحکه دنیا شوند برایشان کافیست∙ مبتکرین شان کیسه های مخصوص درست کردند که زنان را میکنند تویش برای مسابقه شنا! عکسهایش را هم گذاشتند توی اینترنت∙
حالا کجایش را دیدید! تیم باله زنان را هم درست کرده اند∙ با همان پوشش اسلامی! فعلاً دارند باله دریاچه قورباغه را تمرین میکنند! رفسنجانی را هم گذاشته اند برایشان دُهل بزند! برای
مبارزات انتخاباتیش خوبست∙ " مقام معظم " گفته ایندفعه اینطوری مطرحش کنند! قراراست اول بروند مسکو توی تئاتربالشوی نمایش بدهند!
مافیای قوّادی اسلامی!
از یک طرف مملکت را از زور ستم و تحمیل نکبتِ نداری و فقر٬ کرده اند تن فروش خانه اسلامی∙ از یک طرف زنان را اینطوری زجرمیدهند تا " عفت عمومی " حاج آقا پشم الدین که خودش دوازده تا صیغه زیرسن قانونی دارد چهارتا عقدی٬ جریحه دار نشود! سالهاست که تمام دم و دستگاههای" فرهنگی " اسلام ناب و تمام صنعت مذهب را بکار انداخته اند تا به کمک آیه های قرآن و فقه اسلامی برای تن فروش خانه های مجاور حرم امام رضا و امامزاده معصومه و حوزه های علمیه٬ قواعد و تنظیمات نان و آب دارتر جفت و جور کنند∙ تن فروشی خیابانی را هم میخواهند ببرند توی اماکن موقوفی و یا مساجد بی مشتری که مدتهاست حکم توالت عمومی را پیدا کرده اند٬ سازمان بدهند! فکر کردید شهرنو تهران را برای چه خرابش کردند؟ چشم دیدن رقیب را نداشتند∙ کم کم دارند به مراحل پایانی تأسیس فاحشه خانه های رسمی اسلام ناب نزدیک میشوند∙ قراراست وزیر کشور٬ حجت الاسلام پورمحمدی میرغضب سابق اوین که این روزها درامورمربوط به ازدواج موقت ( اسم مدرن و ویترین پسند صیغه و متعه ) سخت مشغول تلاش است٬ ریاست این کار را به عهده داشته باشد∙ چرا که نه؟ به حول قّوه الهی همه جورمافیای اقتصادی تأسیس شده∙ مافیای قوّادی هم رویش∙ آیه شریفه میفرماید٬ " والّشمس و ضُحاها٬ اینهم بالای اوناها " ∙ درآمدش به دلارسربه چندین و چند میلیارد میزند∙ اقتصاد دانانشان حساب کرده اند که عایدیش از درآمد بنزینِ گران شده هم شش درجه بالاتر خواهد زد! از آنجایی که هیچ دم و دستگاهی به اندازه صنعت مذهب در ایران بواسطه بودجه های کلان و مستمری که در اختیارش قرارگرفته تا این درجه کامپیوتریزه و به لحاظ تکنیکی مدرن نشده٬ به نظرمی رسد که اقتصاددانان جمهوری اسلامی در تضمین سود آوری بیزینس قوّادی اسلامی در محاسباتشان به هیچوجه اشتباه نکرده باشند∙ اینجا هم نان حکومت توی روغن است! بدین لحاظ بودجه مراکز
" فرهنگی " و علمیه ای شان سر به آسمان خواهد کشید∙ حکومت میتواند بخشی از آن را به گسترش قوای انتظامی و سرکوبهای خیابانیش اختصاص بدهد∙ سران جمهوری اسلامی به این فکر افتاده اند٬ بجای اینکه " آبرویشان " در پاکستان و امارات برود٬ میتوانند با الهام از وعده ای که الله صاحب قرآن در بهشتش به مومنان داده است٬ بهشت فوق العاده سود آوری را تحت کنترل خودشان برپا بدارند∙ در نتیجه " مومنان " میتوانند از سراسر کره ارض به بهشت سوپردولوکس آنها سفر کنند∙ فرقش تنها یک تعداد وِرد و آیه مربوط به صیغه است که آنهم میتواند تنها با یک فشاردکمه کامپیوتر به ملکوت اعلی مخابره شود!
طرح یک نظر و یک بحث
هیچ حکومتی مجاز نیست تحت هیچ بهانه ای انسانی را از حق مشارکت درامور فردی و اجتماعی محروم نماید∙ ورزش و فعالیتهای ورزشی از اهم امور فردی و اجتماعی انسانهاست∙
مسابقات دوچرخه رانی درهرکجای دنیا که معمول است٬ عموماً در فصول غیر بارانی و گرم برگزار میشود∙ دوچرخه رانان چه زن و چه مرد همواره سعی میکنند از حداقل پوشش بدنی استفاده کنند∙ به قسمی که مقاومت هوا به حداقل برسد و هم برای خنک نگهداشتن بدن٬ تا شخص قادر شود حداکثر انرژی را در طول مسابقه به پاهایش برساند∙
ممکن است یک زن یا دسته ای از زنان با روسری و حجاب در حال راندن دوچرخه در خیابانی و یا در کنار پارکی درهرکجای ایران دیده شوند∙ میتوان آنها را به مثابه زنانی که علاقه مند به این ورزش میباشند٬ تصور کرد∙ تکلیف حجابشان هم روشن است∙ نشانه تحمیلی است که جمهوری اسلامی به زندگیشان روا نموده که به زور و از روی اجبار به آن تن داده اند∙ دوچرخه سواری با حجاب و روسریی که دارد دوچرخه ران را خفه میکند با هم سازگاری ندارند∙ در حقیقت نقض غرض است∙ ولی زن ایرانی چه کند؟ این را به او تحمیل کرده اند و برای خلاصی یافتن ازآن خود را در مبارزه ای سخت درگیر کرده است∙ این را اتفاقاً میتوان به دنیا نشان داد و با آن ستم وارد بر زن را از طرف دستگاه حکومتی به بهترین وجه نمایاند∙ میتوان گفت٬ ببینید این زنان به دوچرخه سواری علاقه مند هستند و حکومت نمیگذارد راحت ورزش کنند∙ زنی که در ایران زندگی میکند امروزه روز خودش را از یک زن اروپایی کمترنمیداند و توقعش از مواهب زندگی کمتر از یک زن اروپایی نیست∙ مطالباتش متمدنانه و انسانیست∙ ورزش دوچرخه سواری و نظایر آن متعلق به دنیای متمدن و امروزیست∙ هر ورزشی ملزومات خودش را دارد∙ شما نمیتوانید با کت و شلوار فوتبال بازی کنید∙ مگراینکه در یک گاردن پارتی بخواهید به این وسیله عده ای را بخندانید∙ بسیار دیده میشود که در یک برنامه تفریحی و یا در یک پیک نیک عده ای پاهایشان را در کیسه میکنند و مسابقه دو میدهند∙ همه میدانند که هدف اینکار بیشتر٬ خندیدن و خوش بودن است∙ اینکار صرفاً جنبه تفریحی دارد∙ حتی اگر جوایزی هم در کار باشد∙
آن دسته از زنان که در یک برنامه جمهوری اسلامی فرموده با آن وضع درمسابقه دوچرخه سواریش شرکت میکنند و عکس و تفصیلاتش به دنیا مخابره میشود٬ کاری بجز شرکت در یک مضحکه صورت نمیدهند∙ حجاب در ایران تحمیلی است∙ ولی حکومت نمیتواند کسی را به زور به مضحکه ای که بنام مسابقه دوچرخه سواری ترتیب داده است٬ بکشاند∙ اگر اینکار به قصد خنداندن مردم نیست که اتفاقاً نیست و خیلی هم جدّیست٬ دیگر شرکت داوطلبانه درآن چیزی بجز تن دادن داوطلبانه به تحقیر و تو سری خوری و آلت دست جمهوری اسلامی شدن٬ نیست∙ سیاست حکومتهای غربی در قبال مردم ایران و کشورهایی نظیر ایران بر این مبتنی است تا به مردم غرب نشان بدهند که این مردم و ازجمله همه زنان٬ خودشان دوست دارند حجاب سرشان کنند! این فرهنگشان است! به فرهنگشان و به حجاب علاقه دارند! وگرنه دلیلی ندارد که داوطلبانه و با حجاب در یک مسابقه دوچرخه سواری که حکومت برایشان ترتیب داده٬ شرکت کنند و اینطوری دچارغش و ضعف شوند! مضحکه است ولی جمهوری اسلامی هم در این مضحکه تأئید میشود و بدین وسیله سیاست حکومتهای غربی هم در نزد مردم غرب تأئید میشود∙ بر اساس این سیاست جمهوری اسلامی لایق این مردم تصویر میشود∙
اگر این دسته از زنان جزو ابواب جمعی جمهوری اسلامی و از جنس خواهران زینب اند که انتظاردیگری ازشان نمیرود∙ داستانشان معلوم است∙ آنها سی سال آزگار است که دارند خفتی را که خود به آن تن داده اند را با زور و با وقاحت به دیگران نیز تحمیلش میکنند∙ اگرزنانی در میانشان هستند که دنبال " مبارزینی " از نوع شیرین عبادی و شهلا لاهیجی راه افتاده اند و فکر میکنند دارند با جمهوری اسلامی مبارزه میکنند∙ بهتراست بنشینند کمی فکرکنند∙ به حقارت تن دادن و آلت دست سیاستهای کثیف جمهوری اسلامی شدن اسمش مبارزه نیست∙ هیچ زن آزادیخواه و برابری طلبی تن به این مضحکه و به این حقارت نمیدهد∙ اوشعورو شناختش بمراتب بیشتر از این است که خودش را مَنتر جمهوری اسلامی کند∙
سوال این است: حکومتی که خیابانهای شهررا به بازارتن فروشی مبدل نموده است∙ حکومتی که میخواهد با سیاست و برنامه ازدواج موّقتش فاحشه خانه های اسلامی را سازمان بدهد∙ یک حکومت وحشی که به مامورانش نقاب میزند٬ به گردن جوانی آفتابه آویزان میکند و در خیابان میچرخاند∙ میزند و استخوانش را خُرد میکند∙ آیا باید خود را درکیسه ای بنام حجاب کرد و در
" مضحکه ورزشی " اش که لابد جایزه هم برایش گذاشته است شرکت جست؟!